بلعیده شدن یک دوچرخه توسط یک درخت!

وشن یک شهرک جنگلی و مه آلود در شهرستان کینگ، واشینگتن می باشد. چند مایل جنوب این منطقه یکی از عجیب ترین جاهای دیدنی این شهرک قرار دارد. یک دوچرخه که درون یک درخت قرار دارد و به دلیل این شکل عجیبی که از خود باقی گذاشته به دوچرخه ای که توسط این درخت قورت داده شده معروف است.

 

این درخت و دوچرخه به یکی از جاذبه های توریستی منطقه تبدیل شده اند و روزانه دهها نفر برای پیدا کردن و بازدید این درخت دوچرخه خور ! به این منطقه سر می زنند. این واقعه داستان های زیادی را به همراه دارد که یکی از معروف ترین آنها اینست که پسر جوانی که در جنگ جهانی اول به جنگ رفته بود دوچرخه خود را در کنار درخت می گذارد و هیچوقت از جنگ برنگشته و این درخت اطراف این دوچرخه رشد کرده و چنین صحنه ای را پدید آورده است. اما این داستان حقیقت ندارد.

 

داستان دیگر مربوط به سال 1954 است که یک پسربچه در اثر آتش سوزی پدر خود را از دست می دهد و همسایگان این خانواده برای دلداری دادن به این پسر برای او این دوچرخه را تهیه می کنند و چون او از این دوچرخه خوشش نمی آمد آن را در جنگل رها می کند که به مرور زمان این پدیده ی طبیعی رخ می دهد که ناخواسته تبدیل به یک جاذبه توریستی در منطقه شده است.

ذبح درخت به جای گوسفند!

عشایر عادت دارند برای مهمان مهمی که سر می‌رسد گوسفندی قربانی کنند، حال اینکه مردم مناطق کویر به جای گوسفند یکی از درختان نخل‌شان را سر می‌زنند.

در شهرستان بافق از توابع استان یزد رسم بر این است تا هرگاه مهمان ویژه‌ای دارند، یکی از درختان خرما را سر ببرند و پنیر خرما را پیشکش‌ او کنند.

محمد علی قاسم‌زاده که نخلستان دارد به خبرنگار ایسنا می‌گوید: بسیاری از مسائل درخت خرما مشابه انسان است و بسیاری از اصطلاحاتی که برای انسان به کار می‌رود، برای درخت خرما هم به کار می‌رود؛ برای مثال وقتی انسان بچه‌ای را به دنیا می‌آورد، می‌گوییم زایمان کرده است زمانی هم که درخت خرما در فصل بهار خوشه در می‌آورد می‌گوییم زایمان کرده است. برخلاف درختان دیگر اگر سر درخت خرما را ببریم می‌میرد.

او ادامه می‌دهد: هیچ‌چیزِ درخت خرما دور ریختنی نیست. خرما درون خودش یک دل دارد که داخل آن یک پنیر سفیدرنگ است. این دل وظیفه غذارسانی به شاخ و برگ را دارد و خوشه خرما کل مواد غذایی خودش را از همین دل می‌گیرد. این دلِ خرما قابل خوردن است. درخت خرما هم نر و ماده دارد.

وی می‌گوید: زمانی که مهمانی از سر می‌رسید و چون امکان پذیرایی در کویر محدود بوده، اهالی کویر علاوه بر خرمایی که در تابستان به دست می‌آوردند، در زمستان یکی از درخت‌های نر را می‌کشتند و بعد از آنکه پوست تنه‌ی آن را می‌کندند به دل سفیدی می‌رسند که پنیر خرما در آن است. طبع این پنیر هم سرد است. بعد از آنکه پنیر را به قطعات کوچک‌تر می‌بُرند، روی پوست نخل که به آن لیف می‌گویند همراه با شیره و سکنجبین سِرو می‌کنند.

به گفته او میوه گرم خرما از طبع سرد پنیر آن نشات گرفته است.